-
1- ارسال تبلیغات بر روی تلفن همراه:
چهارشنبه 27 دیماه سال 1385 22:39
1- ارسال تبلیغات بر روی تلفن همراه: با استفاده از مزایای ذکر شده می توان در کمترین زمان ممکن سیر وسیعی از مشترکین شبکه سیار کشور را تحت پوشش قرار داد و اقدام به ارسال پیام های تبلیغاتی بر روی تلفن همراه کرد که این امر شما را از رسیدن تبلیغ و پیامتان به مخاطبین مطمئن می سازد. روش کار ارسال پیام های تبلیغاتی هم به این...
-
شروعی دوباره ....
پنجشنبه 4 آبانماه سال 1385 10:39
سلام هیچ وقت نمی خواستم دوباره شروع کنم ولی آدما تغییر می کنن نظرا هم عوض می شن فقط تغییره که تغییر نمی کنه ..... بگذریم یه سال گذشت چه خوب چه بد خیلی اذیت شدم ... اصلا مهم نیست چه جوری ... حالا یه شروع جدید یه نقطه که می خواد بشینه اول یه خط خطی که می خواد برسه به بینهایت ... اولش بگم دیگه اون دانش آموز دبیرستانی...
-
«کلبه آزادی»
شنبه 10 بهمنماه سال 1383 01:32
آبیه خالص، فقط یه تیکه زرد میونشه، یه عالمه درخت سبز، بین صداهای درهم پرنده ها، صدای شرشر آب و آهنگ پرطنین باد، پسر بچه ای در جاده ای بی پایان در حرکته. نمی دونه آخر اون جاده کجاست چشمش به جاده و ذهنش به مقصدِ. ولی چیزی که مسل مه اینه که باید بره، مجبوره که بره، محکومه که بره ، بازگشتی نیست. در فکر بودنِ نه موندن. یه...
-
زندگی(مریم حیدرزاده)
یکشنبه 29 شهریورماه سال 1383 12:55
در حیرتم زِثانیههای بهار عمر در حسرت عبور شکیبایی زندگی در انتظار طایفهی سبز بودنم در انتظار رویش مینای زندگی در زندگی تمام غزلها سراب بود شعری نماند در دل شیدای زندگی تو تاکنون تراوش یک اشک دیدهای؟ که پر کند سراسر دریای زندگی؟ شب تا سحر میان نقابی زِفاصله من بودم و تفکر فردای زندگی آن دوردست کوچهی آلالههای...
-
خداحافظ زندگی
سهشنبه 23 تیرماه سال 1383 13:48
آقایون خانما به دلیل بعضی مشکلات (از جمله اونایی که آلبالو خانم گفتن)دیگه نمی نویسم! پس به امید دیدار
-
چند تا مطلب مهم
شنبه 20 تیرماه سال 1383 09:13
1- تلفن یا چت اگر می توان با تلفن درباره ی یک قرارداد مذاکره کرد اگر می توان از خود خبر داد یا چیزی سفارش داد اگر می توان این کارها را با تلفن انجام داد لااقل یک کار هست که انجام آن با تلفن ممکن نیست و از نظر شما این ناممکن تنها لازمه زندگی است: یک نامه ی عاشقانه.با تلفن نمی توان یک نامه عاشقانه نوشت نه به دلیل اینکه...
-
....
دوشنبه 15 تیرماه سال 1383 23:24
تنها عناصر وجود ما کسانی هستند که دوستشان داریم و دیگر هیچ.زندگیمان هر چقدر هم که در سنگری مخفی باشد بر بلندی هایی سوخته از باد پنهان باشد باز هم در چهره هایی که دوستشان داریم به ما نزدیک است در فکری که متوجه آنهاست در نفس کشیدن آنها برای ما در نفس کشیدن ما برای آنها کریستین بوبن
-
....
یکشنبه 14 تیرماه سال 1383 08:41
دلتنگی. انتظار.... عطش..... و عشق...... هر چه بیشتر می گذرد انگار صد باره بیشتر عاشق می شود گویی دستان جادوگر انتظار مرا اینگونه کرده اند.نمی دانم چه بگویم بغض همچو ماری گلویم را می فشارد....
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 6 تیرماه سال 1383 00:08
امشب داشتم کتاب چرند و پرند دهخدا رو می خوندم!یه چیز دیدم خیلی شبیه وضع حال مملکت ما بود راجع به نمایندگان مجلس و سال پاسخگویی به مردم!!!!خودتون قضاوت کنید دوره ی اول روزنامه ی صور اسرافیل شماره ۲۳ از سمنان اینجا ها الحمدلله ارزانی و فراوانی است اگر مرگ و میر نباشد یک لقمه نان رعیتی داریم می خوریم و می پلکیم مستبد هم...
-
لینک فروشی
سهشنبه 2 تیرماه سال 1383 22:23
سلام به همه دوستان هرکس لینک می خواد در قسمت نظرات درج کنه!فقط تا ۳ روز دیگه!!!!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 31 خردادماه سال 1383 11:24
شماره شناسنامه ی من صفر صفر صفر است! من نیمه ی یک گم شده ام... نامم را سرقت کرده اند پیدایم کنید و مژدگانی بگیرید!! ...تا امروز هیچ کس صدایم نکرده است هفده سال پیش متولد شده و یک روز پیش از آن مرده ام... نامم را با صدای بلند فریاد کنید : صفر صفر صفر
-
منشور کوروش
چهارشنبه 27 خردادماه سال 1383 16:50
در سال ۱۲۵۸ خورشیدی به دنبال کاوش های گروه انگلیسی در شهر باستانی بابل استوانه ای از گل پخته پیدا شد که امروزه در موزه ی بریتانیا نگهداری می شود . بررسی های اولیه نشان می داد که گرداگرد این استوانه گلین را نوشته هایی به خط بابلی در بر گرفته است که گمان می رفت نوشته ای از فرمانروایان آشور و بابل باشد . اما بررسی های...
-
هری پاتر
شنبه 16 خردادماه سال 1383 13:18
فیلمش رسید به دستم
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 13 خردادماه سال 1383 14:50
خیال کردم بری میری از یادم تو رفتی و نرفت چیزی از یادم تو رفتی و تازه عاشق تر شدم از اونی هم که بود بدتر شدم من صبح تا شب این شده کارم که واسه چشات ببارم تو خدای عاشقایی تو تموم کسو کارم تو به داد من رسیدی وقتی تنهایی ام رو دیدی تو نذاشتی برم از دست مگه چیزی هم هنوز هست نازنینم امید شیرینم من به جز تو کسی نمی بینم از...
-
تپش سایه دوست(سهراب)
سهشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1383 12:44
سلام شرمنده امتحان دار نمی تونم بیشتر بنویسم بای بای راستی از همین جا بگم دلم هم واست خیلی تنگ شده داداشت اومده که نباید منو یادت بره بی معرفت!!!!!! تا سواد قریه راهی بود. چشم های ما پر از تفسیر ماه زنده بومی ، شب درون آستین هامان. می گذشتیم از میان آبکندی خشک. از کلام سبزه زاران گوش ها سرشار، کوله بار از انعکاس شهر...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 18 اردیبهشتماه سال 1383 12:40
عید همه مبارک
-
آفتابی(سهراب)
جمعه 11 اردیبهشتماه سال 1383 13:16
بدون شرح (حالشو ببرید) صدای آب می آید ، مگر در نهر تنهایی چه می شویند؟ لباس لحظه ها پاک است. میان آفتاب هشتم دی ماه طنین برف ، نخ های تماشا ، چکه های وقت. طراوت روی آجرهاست، روی استخوان روز. چه می خواهیم؟ بخار فصل گرد واژه های ماست. دهان گلخانه فکر است. سفرهایی ترا در کوچه هاشان خواب می بینند. ترا در قریه های دور...
-
گل آیینه(سهراب)
یکشنبه 30 فروردینماه سال 1383 13:46
سلام به همه دوستان خوبم به دلیل بعضی مسایل مجبورم دیر به دیر بنویسم حالا علی الحساب یه شعر تمیز رو بخونید تا بعد! شبنم مهتاب می بارد. دشت سرشار از بخار آبی گل های نیلوفر. می درخشد روی خاک آیینه ای بی طرح . مرز می لغزد ز روی دست. من کجا لغزیده ام در خواب ؟ مانده سرگردان نگاهم در شب آرام آیینه. برگ تصویری نمی افتد در...
-
به باغ همسفران(سهراب)
چهارشنبه 12 فروردینماه سال 1383 09:32
سلام خیلی وقت آپلود نکرده بودم امروز یه شعر واستون نوشتم به نظرمن که عالیه اسمش هست به باغ همسفران امیدوارم خوب باشه صدا کن مرا. صدای تو خوب است. صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است که در انتهای صمیمیت حزن می روید. در ابعاد این عصر خاموش من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم. بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من...
-
عید بر همه مبارک
شنبه 1 فروردینماه سال 1383 07:56
سلام این دومین سالیه که با هم هستیم دلم می خواست محکم تو بغلم بگیرمت جوری که حتی مرگ هم نتونه ما رو از هم جدا کنه دلم می خواست لبای خوشگلتو ببوسم زیر گوشت آروم بهت بگم دوست دارم ولی حالا تو از من دور هستی حتی نمی تونم یه تلفن خشک و خالی بهت بزنم و حتی عید رو بهت تبریک بگم و کاریش نمی شه کرد باید و ساخت و تحمل کرد !!!!...
-
میوه تاریک(سهراب)
جمعه 29 اسفندماه سال 1382 08:15
بدون شرح شعری رو گذاشنم حال کنید! باغ باران خورده می نوشید نور . لرزشی در سبزه های تر دوید: او به باغ آمد ، درونش تابناک ، سایه اش در زیر و بم ها ناپدید. شاخه خم می شد به راهش مست بار ، او فراتر از جهان برگ و بر. باغ ، سرشار از تراوش های سبز، او ، درونش سبز تر ، سرشارتر. در سر راهش درختی جان گرفت میوه اش همزاد همرنگ...
-
آلبوم آس و پاس (افشین)
یکشنبه 24 اسفندماه سال 1382 15:43
سلام یه چیز فوق العاده خیلی قشنگ عیدی من به همتون من خیلی دنبالش گشتم شما رو نمی دونم! دانلود کنید آخه حجمش خیلی نسبت به کیفیتش کمه!هر کدوم ۱.۶ مگابایت ۱. دوست دارم ۲. دلم هواتو کرده ۳. خوشگل ۴. کاشکی ۵. سکه ماه ۶. تک درخت ۷. اس و پاس ۸. دیگه دوست ن.. ۹. خیلی وقته ۱۰. لیلی ۱۱. عشق جنوبی ۱۲. ایران من برید حال کنید
-
همراه(سهراب)
یکشنبه 24 اسفندماه سال 1382 11:07
سلام منم عید باستانی رو به همه تبیرک می گم امیدوارم ۱۰۰۰ سال کنار هم باشید و این ایام حسابی حال کنید اینم عیدی من به همه شما ها! تنها در بی چراغی شب ها می رفتم. دست هایم از یاد مشعل ها تهی شده بود. همه ستاره هایم به تاریکی رفته بود. مشت من ساقه خشک تپش ها را می فشرد. لحظه ام از طنین ریزش پیوند ها پر بود. تنها می رفتم...
-
نیایش(سهراب)
پنجشنبه 21 اسفندماه سال 1382 13:44
سلام این روزا سرم خیلی شلوغه فقط خدا کنه زودتر تموم شه! راستی بچه ها شما تا کی مدرسه میرین؟؟؟؟حتما بگید! یه شعر فوق العاده از سهراب هم دارم!فقط باید به معنیش توجه کنین! نور را پیمودیم ، دشت طلا را در نوشتیم. افسانه را چیدیم ، و پلاسیده فکندیم. کنار شنزار ، آفتابی سایه وار ، ما را نواخت. درنگی کردیم. بر لب رود پهناور...
-
روزنه ای به رنگ(سهراب)
یکشنبه 17 اسفندماه سال 1382 13:51
سلام به همه دوستانم نمی دونم چرا دلم یه جورایی گرفته شاید مشکل از اینه که آخر ساله یا شاید هم چیز دیگه !خدا می دونه تو این مملکت آدم چه دردی داره! بی خیال یه شعر خیلی قشنگ(به نظر من)واسه شما می نویسم!از سهراب در شب تردید من ، برگ نگاه ! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب: من کجا، خاک فراموشی کجا....
-
ای نزدیک (سهراب)
چهارشنبه 13 اسفندماه سال 1382 14:05
سلام شعر قشنگی واسه اونایی که ... در نهفته ترین باغ ها ، دستم میوه چید. و اینک ، شاخه نزدیک ! از سر انگشتم پروا مکن. بی تابی انگشتانم شور ربایش نیست ، عطش آشنایی است. درخشش میوه ! درخشان تر. وسوسه چیدن در فراموشی دستم پوسید. دورترین آب ریزش خود را به راهم فشاند. پنهان ترین سنگ سایه اش را به پایم ریخت. و من ، شاخه...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 7 اسفندماه سال 1382 05:25
سلام امروز می خواستم واسه وبلاگ یه موضوع همیشگی در نظر بگیرم یک دفعه فکری به ذهنم خطور کرد گفتم حالا که من اینقدر شعرای سهراب رو دوست دارم چرا برای مطالب وبلاگ از شعراش استفاده نکنم ! البته این نظر شخصی منه شما هم اگه نظری دارید بگید حتما گوش می کنم پس امروز واسه شروع قشنگترین شعر سهراب (به نظر خودم) را انخاب کردم! من...
-
آلبوم شادمهر
سهشنبه 28 بهمنماه سال 1382 13:49
سلام به همه خیلی دلم می خواست که آلبوم جدید شادمهر رو داشته باشم حالا دارم با کیفیت بالا و حجم کم با پسوند wma هر آهنگ حدود ۶۰۰ کیلو بایت البته من از یه وبلاگ دیگه لینک گرفتم . خیلی عالیه آلبوم شادمهر ۱. آدم فروش ۲. عمراْ ۳. اشک منی ۴. دل دیوونه ۵. تهدید ۶. غربت ۷. بهونه کار این دوستان واقعا عالیه منم عاشق سفینه هاشون...
-
سلام نازنینم(مریم حیدرزاده)
سهشنبه 21 بهمنماه سال 1382 14:20
سلام یه شعر قشنگ از مریم حیدرزداه واستون پیدا کردم خیلی قشنگه در ضمن اگه کسی یه سایت واسه upload فایل معرفی کنه صدای مریم حیدرزاده رو براتون تو سایت قرار می دم باور کنید خیلی قشنگه سلام کسی که تو دلم درخشید من دیگه دوستت ندارم ببخشید من واسه اون کسی که دوست ندارم نمی تونم شاخه گل بیارم بین تو و اون روزها کلی فرقه تو...
-
سلام
سهشنبه 21 بهمنماه سال 1382 10:47
سلام من برگشتم خونه الان دلم واسش خیلی تنگ شده ولی نمی دونم کجاست که جواب نمی ده!کسی نمی دونه چرا؟؟؟ راستی با آلبوم جدید سامان موافقید؟؟؟