سلام
این دومین سالیه که با هم هستیم دلم می خواست محکم تو بغلم بگیرمت جوری که حتی مرگ هم نتونه ما رو از هم جدا کنه دلم می خواست لبای خوشگلتو ببوسم زیر گوشت آروم بهت بگم دوست دارم ولی حالا تو از من دور هستی حتی نمی تونم یه تلفن خشک و خالی بهت بزنم و حتی عید رو بهت تبریک بگم و کاریش نمی شه کرد باید و ساخت و تحمل کرد !!!!
حالا یه خواهش دارم از شما دوستان تورو خدا وقتی سر سفره نشستید منو و اونو دعا کنید واقعا به دعاتون نیاز داریم
به امید روزی که با تو <نازنینم> سر سفره بنشینم
عیدت مبارک داش بهرام
مرسی
سلام.
قشنگ بود.موفق باشی
سال خوبی برایت ارزو می کنم
ممنون
بهار بود ولی صدای خزیدن برگ های ِ مرگ خزانی،خزان بر پا می داشت. برگ های سبز بیش از همه صدا می کردند. نهر دیگر سنگ ها را جا به جا نمی کرد، باد دیگر نجوای تازه ای نداشت. خاک دیگر موسیقی یاد تو را نمی خواند، من هم چشمانم را بستم. چه روزها که زمستان بهار کردیم، چه شب ها که نیمه شب را رسیدیم. چرا باید با چشمانی خیس چنین بنویسم؟ مگر تو این نوشته ها را خط نکشیدی؟ چرا دوباره آغاز شد؟ کجاست آغاز پایانم؟ کجاست؟ چه قدر طاقت خواهم آورد؟ یک روز، دو روز، یک ماه، چندین سال؟ چه قدر؟ بی هیچ نظاره گری ، نظاره گر غروب آفتابِ آفتابی ترین روزگار خود هستم، چه گونه خاموش باشم؟ «دوستت دارم» نه امروز، نه فردا، تا زندگی در جویبار خشک روزگار جاریست، تا روزی که خشکی این جویبار را اشک های من و تو پر آب کند. آن روز «دوستت خواهم داشت بیش از گذشته»
مرسی از متن زیبات
عیدت مبارک..
عیدتــــون مبارک..به همه ارزو هات هم برسی..
سال نو شما هم مبارک پرستو خانم
امید که در کنار هم باشید !!! سال نو شما هم مبارک !
من که از خدا می خوام ولی اونو نمی دونم...........
بهرام عزیز سلام
خوبید؟
ممنونم از لطفتون و پیغامی که گذاشتید برام.
من هم متقابلا سال نو را خدمتتون تبریک عرض میکنم و برایتان آرزوی بهترینها را دارم.
همیشه شاد و پیروز...در پناه حق باشید.
سلام
عید شما هم مبارک...امیدوارم سال خوبی با هم داشته باشین...
نه باریک الله .ایهام هم که توی متنت به کار میبری.
نازنینت رو دیدی سلام منو بهش برسون
موفق باشی
اره فیروزه اخه ادبیات رو کاربردی یاد گرفتم
عیدت خوش قدرشو بدون و آپ بفرما
آپ هم اگه حالش باشه چشم
Salam
webloge ghashangi darid omid varam to in sale jadid be hameie arezoohat beresi va mohem tar az hame eshghet.
بهرام عزیز اشتباه نکنین.اگه کامنت نمی ذارم دلیلش این نیست که سر نمی زنم. می زنم ولی :
۱: سرعتم کمه نمی تونم همه صفحه ها رو بیارم.
۲: از سهراب سر در نمی آرم.
۳: به علت ذیق وقت بیشتر به اونایی که کامنت گذاشتن جواب می دم.
۴: هیچی فقط من هیچوقت لطف کسی رو فراموش نمی کنم.
۵: ایشالا سال دیگه با نازنینت سر یه سفره هفت سین نشسته باشی.
مینا جون منظورم این نبود
اخ بچه زدن نداره
سلام....ببخشید آخه آدرست یادم رفته بود...سال نو تو هم مبارک...چشم دعا هم می کنم
مرسی بتز خوبه ادرسو پیدا کردی اومدی بعضیا که همین کارم نمی کنن
سلام
خیلی این جملرو دوس داشتم :
« دلم می خواست محکم تو بغلم بگیرمت جوری که حتی مرگ هم نتونه ما رو از هم جدا کنه دلم می خواست لبای خوشگلتو ببوسم زیر گوشت آروم بهت بگم دوست دارم »
سال عید جدیدتم مبارک
اره این جمله رو از ته دلم گفتم