نیاز
رو تو خودم کشتم که هرگز تا نشه پشتم زدم بر چهره ام سیلی که هرگز وا نشه مشتم من آن خنجر به پهلویم که دردم را نمیگیم به زیر ضربه های غم نیفتد خم به ابرویم مرا اینگونه گر خواهی دلت را آشیانم کن من آن نشکستنی هستم بیا و امتحانم کن .پرندقشنگی
بود و پر زد ، پرنده قشنگی بود و پر زد ...خیال کردم .خیال کردم دلش دنبال عشقه .......اگه
سکه 2 رو داره اسیره دست بازاره نه عشقی داره تو کارش نه مهری داره بازارش نه مهری داره بازارش ... تو که سکه نبودی بودی به ظاهر عاشق و غمخوار بودی منو گمراه کردی وای بر من تو هم افسونگر و مکار بودی تو هم افسونگر و مکار بودی ........خیال
کردم که تو فصل بهارم بهار و قلب بی قرارم خیال کردم که تو قلب بهشتم از این بهتر نمیشه سرنوشتمپرنده
رفت و عشق رو با خودش برد،پرنده رفت و عشق رو با خودش برد اگه سکه 2 رو داره اسیره دست بازاره نه عشقی داره تو کارش نه مهری داره بازارش نه مهری داره بازارش ... تو که سکه نبودی بودی به ظاهر عاشق و غمخوار بودی منو گمراه کردی وای بر من تو هم افسونگر و مکار بودی تو هم افسونگر و مکار بودی ........چطور
پنهون میکردی از من اون روت رو چطور پنهون می کردی اشک گیسوت رو معنی که اشک گیسوت رو به یک دنیا نمیدادم چی شد بعد عاقبت از چشم مشتاق تو افتادم ...اگه سکه 2 رو داره اسیره دست بازاره نه عشقی داره تو کارش نه مهری داره بازارش نه مهری داره بازارش ...
جالب بود
شما که هوای دختر شیرازی داری هوای پسراشو هم داشته باش
موفق باشی
شعر قشیگی ِ